حجره

گاه نوشت های یک طلبه

حجره

گاه نوشت های یک طلبه

مشخصات بلاگ

در این زمانه ی دلگیر این دل گیر نگاه توست...

چند صباحی است مفتخرم به همراه تو شدن
چندی است بی تو احساس پوچی میکنم
چون تمام هست و نیستم تویی

زندگی ام با امید سرباز شدن و دلهره سربار شدن پر از تلاطم شده
روزها مشغول کتاب ام و شب ها مشغول دفتر...!

نمیگویم طلبه شدن آرزوی کودکی ام بود اما آرزوی جوانی ام شد...
یادت باشد به یادم بیاوری طلبگی وظیفه است

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «قرآن و تفسیر» ثبت شده است

« و قالَ رَبُکُمُ ادعونی اَستَجِب لَکم إنَّ الذین یَستکبرونَ عَن عِبادَتی سَیَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخرینَ »[1]

در قرآن کریم برای دعا آداب و شرایطی ذکر شده:

 1. دعا همراه ایمان و عمل صالح باشد.

« یَستَجیبُ الذینَ آمنوا و عملوا الصالحات »[2]

2. با اخلاص باشد.

« فادعوا اللهَ مخلصین له الدین »[3]

3. 3. با تضَرّع و مخفیانه باشد.

« ادعوا رَبَّکم تَضَرُّعاً و خُفیَةً »[4]

     4. با بیم و امید باشد.

« و ادعوه خوفاً و طمعاً »[5]

5.  5. در ساعاتی خاص باشد.

« یَدعُونَ ربّهم بالغداوة و العشی »[6]

6. دعا کننده از اسمای الهی بهره بگیرد.

« و لله الأسماءُ الحُسنی فادعوه بها »[7]

 

خداوند متعال وعده استجابت داده ولی با این وجود برخی دعاها مستجاب نمی شوند:

1. بعضی اعمال ما مثل گناه و ظلم و خوردن لقمه ی حرام و نبخشیدن کسانی که از ما عذر خواهی می کنند مانع استجابت دعاست.

2. گاهی مستجاب شدن دعای ما نظام آفرینش را به هم می ریزد؛ به هر حال خداوند همان گونه که قادر است حکیم نیز هست.

3. گاهی آن دعا مستجاب نمی شود ولی مشابه آن مستجاب می شود.

4. گاهی اثر دعا در آینده نتیجه می دهد و فوری مستجاب نمی شود.



[1] غافر 60

[2] شوری 26

[3] غافر 14

[4] اعراف 55

[5] اعراف 56

[6] انعام 52

[7] اعراف 180

  • مهدی شوقی

وقتی یک چیز ارزان شود ، همه چیز گران می شود...

این دوران ، دوران ماست که همه چیز را گران می خریم ، گران تر می فروشیم و همیشه هشت مان گرو نُهِ مان است.

برکت از زندگی ما رخت بَربسته و گوشه ای منتظر ایستاده تا ما بازیابیم اصل خویش ، و دریغ از ما و...

اوصیکم بـتقوی الله را خواندیم و بر زبان راندیم و در عمل جاماندیم و این است روزگارمان ، پر از بی انصافی ، پر از دروغ ، پر از دزدی ، پر از ارزان فروشی!!!

این روزها تنها دین را ارزان می فروشیم تا گرانی را به خودمان ، خانواده مان و جامعه مان تحمیل کنیم... اگر دین دار و دین مدار بودیم برکت از زمین و آسمان بر ما جاری می شد ولی افسوس...


وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا اَلتَّوْرٰاةَ وَ اَلْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ سٰاءَ ما یَعْمَلُونَ  ﴿المائدة، 66﴾

و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده [= قرآن‌] برپا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد؛ جمعی از آنها، معتدل و میانه‌رو هستند، ولی بیشترشان اعمال بدی انجام می‌دهند.


پیام‏های آیه: 
1.    اهل کتاب، به همه‏ى کتب آسمانى ایمان ندارند. «وَ لَوْ أَنَّهُمْ» (کلمه «لَوْ» براى امتناع است)
2.    کتب آسمانى (تحریف نشده)، قانون اساسى و محور و راهنماى همه حرکت‏هاست و مانند پرچم باید همواره برپا داشته شود. «أَقامُوا»
3.    براى دعوت دیگران به اسلام، به اعتقادات و مقدّسات صحیح آنان لطمه نزنیم. «أَقامُوا التَّوْراةَ ...»
4.    تنها تلاوت کتاب آسمانى کافى نیست، اقامه‏ى آن نیز لازم است. «أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ»
5.    همه‏ى کتب آسمانى، محترم است. «أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ»
6.    قرآن، براى همه‏ى امّت‏هاست، نه فقط مسلمانان. «ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ»
7.    اسلام، به رفاه مردم نیز توجّه دارد. «لَأَکَلُوا»
8.    توجّه به دستورهاى دینى، زندگى مادى را هم سروسامان مى‏دهد. «لَوْ أَنَّهُمْ»، «لَأَکَلُوا ...»
9.    در نظام هستى، ایمان افراد، در حاصلخیزى زمین و بارش باران و رشد کشاورزى و محصولات، نقش دارد. «أَقامُوا التَّوْراةَ») ... ( «لَأَکَلُوا»
10.    جامعه‏ى فاسد، انسان را مجبور به فساد نمى‏کند. در میان انبوه بدکاران، گروهى هم معتدلند. «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ»
11.    در اقامه‏ى کتب آسمانى، اعتدال لازم است، نه افراط و تفریط. «مُقْتَصِدَةٌ»
12.    هیچ گاه همه‏ى افراد یک مجموعه، نژاد، منطقه و مذهب را تخطئه نکنیم. «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ»
13.    کثرت جمعیّت، نشانه‏ى حقّانیّت نیست. «کَثِیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ»  «1»


در حقیقت این آیه شریفه مطلبى را بیان مى‏کند که آیه زیر در مقام بیان آنست: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ . «2»
از این آیه و آیه مورد بحث مى‏توان نکته‏اى را استنباط کرد و آن این است که ایمان این موجود یعنى نوع بشر و عمل صالح وى در نظام عالم از جهت ارتباطش با زندگى خود او، تاثیر دارد، به عبارتى دیگر، کفر او و عمل زشتش در فساد عالم باز از جهت ارتباطش با نوع بشر مؤثر است، پس اگر انسان به صلاح و سداد گراید- از اینگونه آیات استفاده مى‏شود که- نظام دنیا هم از جهت ایفاء به لوازم سعادت زندگى بشرى هم از جهت دفع بلا از او و توفیر نعمت براى او صالح خواهد شد، و این دو آیه در افاده این مطلب متفرد نیستند، بلکه این مطلب را از آیات بسیارى مى ‏توان استفاده کرد، از آن جمله این آیه است که صریحا عملیات بشر را مؤثر در نظام وجود میداند:
 ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ «3» و نیز این آیه: وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ «4»«5»
__________________________________________________
«1» تفسیر نور، ج‏3، ص: 127
«2» و محققا اگر اهل قرى ایمان مى‏آوردند و تقوا پیشه مى‏ساختند هر آینه باز مى‏کردیم بروى آنها درهایى از برکات آسمان و زمین ولى چنین نکردند بلکه تکذیب کردند انبیاء راى و از همین جهت آنان راى بان جرائمى که براى خود کسب کرده بودند اخذ کردیم. سوره اعراف آیه 96.
«3» فساد در خشکى (زمین) و ترى (دریا) براى گناهانى که بشر بدست خود کرد. نمودار شد، تا قسمتى از اثر اعمالشان را به آنان بچشاند باشد که برگردند (و در آخرت به آثار عمده آن گناهان دچار نشوند) بگو در زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کسانى که قبل از این بودند چگونه بود. این سرانجام بد براى این بود که بیشتر آنها (مثل شما) مشرک بودند. سوره روم آیه 42.
 «4» و هر مصیبتى که بشما مى‏رسد (باید بدانید که) بلاهایى است که خود بدست خود کسب کرده‏اید. سوره شورى آیه 30.
«5» ترجمه المیزان، ج‏6، ص: 54




  • مهدی شوقی


یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَقُولُوا رٰاعِنٰا وَ قُولُوا اُنْظُرْنٰا وَ اِسْمَعُوا وَ لِلْکٰافِرِینَ عَذٰابٌ أَلِیمٌ  ﴿البقرة، 104

ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن میکنید) نگویید: «راعنا»؛ بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!»، و هم به معنی «ما را تحمیق کن!» میباشد؛ و دستاویزی برای دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده میشود) بشنوید! و برای کافران (و استهزاکنندگان) عذاب دردناکی است.

 

ابن عباس مفسر معروف در شأن نزول این آیه نقل می کند در صدر اسلام هنگامی که پیامبر (ص) مشغول سخن گفتن بود و آیات و احکام الهی را بیان می کرد ، مسلمانان گاهی از او می خواستند کمی با تأنی سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند و آن را به خاطر بسپارند ، آنها برای این درخواست جمله ی «راعنا» را [که از ماده ی الرعی به معنای مهلت دادن است] به کار می بردند ، ولی یهود همین کلمه راعنا را [که از ماده ی الرعونة و به معنای کودنی و حماقت است] برای سبّ یکدیگر استعمال می کردند و هنگامی که این کلمه را از مسلمانان شنیدند ، آن را دست آویز قرار دادند و با استفاده از همین جمله ، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء می کردند ، از این رو آیه فوق  نازل شد [و برای جلوگیری از سوء استفاده یهود] به مومنان فرمان داد به جای جمله ی راعنا از جمله ی انظرنا که همان مفهوم را دارد ، استفاده کنند.[1]

گفت: «راعنا یا رسول الله!» ، نه غرض بدی داشت از این کلام ، نه معنای بدی را اراده کرده بود ، نیت اش خیر بود ، همین و بس! اما آنچنان از ادامه ی این کار بازداشته شد و وعده ی عذاب برای کافرینِ به این فرمانِ الهی داده شد که گویی مرتکب معصیتی بزرگ شده بود ...

بله ، او با این کلامش فقط فرصتی به یهودیان داد برای تمسخر!! و ما ، و مشکل ما این است که روزانه فرصت ها میسازیم برای تمسخر و سبک شدن دین ، وعین خیالمان نیست ، دیگر این وعده و وعیدها بر پوست کلفت مان اثر ندارد...

مشکل از آنجا شروع می شود که ما اسیر عملی خود ساخته می شویم و آن قدر آن عمل را تکرار می کنیم که خودمان هم گمان میکنیم جزئی از دین است و با صوم و صلاة قیاسش میکنیم که مشرکین ، نماز و حجِ نبی را هم تمسخر می کردند و نبی آن را تغییر نداد ، آری ، این سخن حقی است که از آن اراده­ی باطل کردیم زیرا صلاةِ رکن دین را با چیزی مقایسه کردیم که خودمان ساختیمش و آن قدر تقدیسش کردیم و برایش خواب ها دیدیم و ساختیم که امروز دست نیافتنی تر از نماز به آن می نگریم تا جایی که اگر نماز و حجاب و روزه در مملکتی ممنوع شود و ترک گردد ، این همه قمه و قداره کش به خیابان نمی ریزند که برای بافته ها و ساخته هایی بی پایه و پوچ دست به قبضه می شوند و دیوانه­وار همه چیز و همه کس را پایمال می کنند.

کاش خودکشی می کردیم به جای دین کُشی ، روزی ذبح عظیم در بیابان تف دیده کربلا رخ داد و امروز در کوچه پس کوچه های شهر....

  • مهدی شوقی